صنایع دستی
صنايع دستي يا کاردستي نوعي کار است که در آن لوازم تزئيني و کاربردي تنها با استفاده از دست يا ابزار ساده ساخته ميشود.
معمولاً
اين کلمه به روشهاي سنتي ساختن کالاها اطلاق ميگردد. استادکاري مخصوص هر يک از اين موارد مهمترين ملاک است. چنين چيزهايي
اغلب از لحاظ فرهنگي يا مذهبي فوقالعاده هستند. لوازمي که به صورت توليد انبوه يا با ماشين آلات مختلف ساخته ميشوند جزء صنايع
دستي نيستند.
ميتوان ويژگيهاي زير را براي محصولات دست ساخته قايل شد:
1_ انجام قسمتي از مراحل اساسي توليد توسط دست، ابزار و وسايل دستي. براي توليد هريك از فرآوردههاي دستي مراحل متعددي طي
ميشود ولي انجام كليهي اين مراحل به وسيلهي دست و ابزار و وسايل دستي الزامي نبوده تشخیص ظروف مسی اصل و چنانچه تنها قسمتي از مراحل اساسي توليد به
اين طريق انجام شود، محصول توليد شده با توجه به مواردي كه در تعريف ذكر شد، صنايعدستي محسوب ميشود.
2_ حضور مؤثر و خلاق انسان در توليد و شكل بخشيدن به محصولات ساخته شده و امكان ايجاد تنوع و پياده كردن طرحهاي مختلف در
مرحلهي ساخت اينگونه فرآوردهها.
3_ تأمين قسمت عمدهي مواد اوليهي مصرفي از منابع داخلي.
4_ داشتن بار فرهنگي(استفاده از طرحهاي اصيل، بومي و سنتي).
5 _ عدم همانندي و تشابه فرآوردههاي توليدي با يكديگر.
6_ عدم نياز به سرمايهگذاري زياد در مقايسه با ساير رشتههاي صنعتي.
7 _ دارا بودن ارزش افزودهي زياد در مقايسه با صنايع ديگر.
8 _ قابليت ايجاد و توسعه در مناطق مختلف(شهر، روستا و حتي در جوامع عشايري).
9_ قابليت انتقال تجربيات و رموز و فنون توليدي به صورت سينه به سينه و يا طبق روش استاد و شاگردي.
آنچه مقوله? صنايع دستي را از هنر کاردستي متمايز ميسازد، هدف از ساخته آنهاست. صنايع دستي لوازمي هستند که قرار است مورد
استفاده قرار گرفته و کهنه، پوسيده و غيره شوند. مورد استفاده آنها بيش از يک تزئين سادهاست. صنايع دستي اغلب کارهاي فرهنگي و
رسومي تري تلقي ميشوند زيرا به عنوان بخشي از ملزومات زندگي روزمره مطرح هستند. درحالي که هنر و کاردستي بيشتر يک فعاليت
سرگرمي گونه و يک ارائه بي نقص از يک تکنيک خلاقيت است. از جنبههاي عملي انواع مختلف صنايع دستي به دليل شباهت مورد استفاده
همپوشاني زيادي دارند.
?? ژوئن روز جهاني صنايع دستي است.
در سازمان جهاني يونسکو ??? صنعت دستي ثبت شدهاست.
??? صنعت دستي متعلق به کشور ايران است که از اين تعداد ??? صنعت متعلق به شهر اصفهان ميباشد.
در ايران سازمان ميراث فرهنگي متولي اين بخش ميباشد.
صنايع دستي معروف ايراني:
گليم، فرش، گبه، قلمزني، شيشهگري، منبت کاري، مينا کاري، سفال، چوب، خاتم کاري، مليله دوزي و …
جنبش هنر و صنايع دستي در غرب
جنبش هنر و صنايع دستي در اواخر قرن ?? به صورت اصلاحات طراحي و جنبشهاي اجتماعي در اروپا، آمريکاي شمالي و استراليا
آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. حاميان آن با آرمانهاي بنيانگذاران جنبش مانند ويليام موريس و جان روس کين، که پيشنهاد کردند در
جوامع قبل از صنعتي مانند اروپاي قرون وسطي، مردم به تحقق بخشيدن از طريق فرايند خلاق صنايع دستي رسيدهاند. اين امر در تضاد با
چيزي بود که به عنوان اثرات بيگانه کار صنعتي تلقي ميشد.
اين فعاليتها صنايع دستي ناميده ميشدند زيرا بسياري از آنها در حرفه صنفي تخصص داشتند.
نوجوانان به شاگردي استاد کار ميکردند
و مهارتهاي خود را در مدت چند سال در ازاي دستمزدهاي پايين پرورش ميدادند. زماني که آموزش آنها تکميل شد، آنها به خوبي تجهيز
شده بودند تا براي خود تجارت کنند و زندگي خود را با مهارتي که ميتوانند مستقيماً درون جامعه مبادله شود، و اغلب براي کالاها و
خدمات، به دست آورند. انقلاب صنعتي و افزايش بهرهوري فرايندهاي توليد به تدريج بسياري از نقشهاي هنرمندان حرفهاي را کاهش يا
حذف کردهاست، و امروزه بسياري از صنايع دستي بهطور فزايندهاي شاهد رکود هستند، به خصوص هنگامي که ديگر به عنوان يک
سرگرمي، هنر مردمي و گاهي حتي هنر زيبا ديده ميشود.
صنايعدستي و تحولات فنآوري
هرچند كه ثبات تكنيك و اتكاء فوقالعاده به نيروي بدني صنعتگر، از مهمترين خصوصيات صنايعدستي و روستايي است، با اين حال انواع
ابزار و روش توليد نيز در مدت طولاني ثابت نبوده و تا حدود زيادي از تحولات فني و صنعتي تبعيت ميكند. البته تحول و دگرگوني در ابزار
و شيوههاي توليد، بسياري از محصولات را بهتدريج از محدودهي صنايعدستي خارج ساخته بهنحوي كه امروزه ادامهي توليد و مصرف
آنها فقط بهشكل فرآوردههاي صنعتي امكانپذير است ولي در عينحال نميتوان منكر اين واقعيت شد كه استفاده از ابزار جديد و مواد
مرغوب بهعنوان دستاورد پيشرفتهاي صنعتي، كمك شاياني به شكوفايي رشتههاي موجود صنايعدستي كرده و حتي در مواردي به دوام و
بقاء آن نيز كمك كرده است.
در نتيجهي اختراع بعضي ابزار و وسايل جديد، قسمتهايي از مراحل آماده كردن مواد اوليه، ساخت و يا تكميل محصولات دستي بهتدريج
از صورت دستي خارج شده و توسط دستگاهها يا ماشينهاي مختلف انجام ميگيرد. البته اين امر تا آنجا قابل قبول است كه موجب تغيير
ماهيت محصولات دستي و تبديل آن به يك كالاي ماشيني نشود و در اينجاست كه موضوع فنآوري قابل انطباق با صنايعدستي مطرح
ميشود.
ذكر مثالهايي ميتواند به روشن شدن بيشتر موضوع كمك كند:
_ براي توليد محصولات سفال و سراميك روش معمول آن است كه ابتدا خاك رس را در حوضچههايي با صرف وقت و زحمت زياد، تبديل
به گِل كرده و پس از ورز دادن به كمك پا، محور زيرين چرخ سفالگري سوغات اصفهان را به حركت درآورده و گِل را روي صفحهي فوقاني چرخ مزبور به
كمك دست شكل ميدهند، بنابراين كار صنعتگر با شكل دادن به گِل و به كمك چرخ سفالگري آغاز شده و با نقاشي، لعابكاري و پخت
اشيا در درون كوره پايان ميپذيرد. در حاليكه امروزه آمادهسازي گل با استفاده از دستگاههايي به نام «فيلتر پرس» و «پاكميل» انجام
ميگيرد.
توليد گِل مورد مصرف در سفالگري و سراميكسازي با استفاده از دستگاههايي بهنام فيلتر پرس و پاكميل نسبت به روش سنتي آن مزايايي
بهشرح زير دارد:
1_ افزايش مقدار گِل آمادهي مصرف تا ميزان چند برابر در هر نوبت كار همراه با كاهش قيمت تمامشدهي آن.
2_ بهبود كيفيت گِل مصرفي از نظر نداشتن ناخالصي و همچنين نداشتن حباب هوا كه در نهايت موجب افزايش كيفيت محصولات توليدي
نيز ميشود.
3_ صرفهجويي در وقت و نيز كمك به تأمين سلامت صنعتگران به علت عدم تماس مداوم با گِل و رطوبت بهويژه در فصل زمستان.
علل استفاده از فنآوري (ابزار و وسايل ماشيني) در رشتههاي صنايعدستي:
1_ از بين بردن بيگاري، فعاليتهاي سخت بدني و كارهاي غيرتخصصي.
2_ افزايش ميزان توليد.
3_ تقليل برخي از هزينههاي توليد و در نهايت كاهش قيمت تمامشدهي محصول توليدي.
4_ ايجاد استاندارد در قسمتهايي از توليدات صنايعدستي.
بنابر جهات و دلايل فوق امروزه استفاده از ماشينآلات (بهويژه در مرحلهي آمادهسازي مواد اوليه) تا حدّ مجاز پذيرفته شده ولي براي حفظ
اصالت و ويژگيهاي صنايعدستي ضرورت دارد همچنان قسمتي از مراحل اساسي توليد (تا حدود 50 درصد آن) با دست انجام شود
شهر اصفهان از شهرهای مهم گردشگری در ایران بهشمار میرود که همه ساله تعداد زیادی مسافر و گردشگر را پذیرا است. این شهر مانند شهرهای دیگر ایران دارای سوغات به خصوصی است.
خوراکیگز، پولکی و نبات از شیرینیهای سوغاتی شهر اصفهان است، مهمترین غذای محلی اصفهان نیز بریانی نام دارد که خوراکی گوشتی و بسیار چرب بوده و در بیشتر نقاط شهر میتوان آن را تهیه کرد.
میناکاری، میناگری یا میناسازی هنری است که سابقهای در حدود پنج هزار سال دارد و از صنایع دستی محسوب میشود. امروزه این هنر بیشتر بر روی مس انجام میشود ولی میتوان بر روی طلا و نقره نیز آن را به عمل آورد. طلا تنها فلزی است که به هنگام ذوب شدن مینا اکسید نمیشود از اینرو امکان اجرای طرحی همراه با جزئیات و با شباهت هر چه تمامتر بر روی مینا را ایجاد میکند در حالی که میناهای مسین و نقرهای چنین کیفیتی را ندارند. مینای کار شده بر روی طلا هنر صائبین ساکن شهر اهواز است و به طلای صبّی شهرت دارد. شکلگیری مینا نیز از ترکیب اکسیدهای فلزات و چند گونه نمک در مجاورت حرارت بالا(۷۵۰ تا ۸۵۰ درجه سانتی گراد) میباشد که رنگها در طول زمان و بر اساس قلم زنی دما به وجود میآیند. امروزه در ایران کانون تولید ظروف میناکاری شهر اصفهان و جواهرات مینا کاری شهر اهواز میباشد و استادان برجستهای در تولید آثار مینا مشغول به فعالیت هستند.
مینا کاری در لغتنزدیکترین معنای لغوی برای مینا به معنی آسمان آبی است.
مینا کاری هنری است که طرحهای متفاوتی که معمولاً با قلم سفید است بر روی ظروف مسی، نقرهای و طلایی نقش میشود. رنگ زمینهٔ زیر نقوش معمولاً به رنگهای آبی، سبز و گاهی قرمز میباشد که اگر به چشم هنر به داخل ظروف منقوش مینا بنگریم یادآور پهنای زیبای آبی آسمان باشد. شاید به همین خاطر است که اسم این هنر را مینا کاری نامیدهاند.
پیشینهمیناکاری هنری با پیشینهای در حدود پنج هزار سال است که برای زیبایی بخشیدن زیور آلات و ظروف مختلف استفاده میشدهاست. این هنر ترکیبی از آتش و خاک است که با هنر نقاشی آمیخته میگردد و نقشهای زیبایی را میآفریند. به گفته برخی کارشناسان و در پی تطبیق دادن میناکاریهای بیزانس با آثار ایرانی، این هنر در ایران شکل گرفته و سپس به دیگر کشورها رفتهاست. البته در اروپا آثاری باستانی یافت شده که پیشینهای بسیار طولانی دارند. برای نمونه شش انگشتر طلا مربوط به سیزده سده پیش از میلاد در قبرس یافت شده که نمونهای از میناکاری مرصع میباشند.[۲] همچنین مجسمه معروف زئوس که در یونان پیدا شده مربوط به پانصد سال پیش از میلاد میباشد.
همچنین در مورد لعاب شیشهای مینا بر روی فلز؛ و در کاوشهایی که در نهاوند صورت گرفت یک جفت گوشواره طلا به دست آمدهاست که سبک زرگری آن به سده هفتم تا هشتم پیش از میلاد مربوط میباشد.
یکی از این نمونههای قدیمی بازوبندی از طلا به همراه میناکاریهای تزیین شده بر روی آن است میناکاری که مربوط به دوران هخامنشیان میباشد. در حال حاضر این اثر باستانی در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشود.
اوج هنری این هنر در دوره سلجوقیان بوده که تهیه ظروف برنجی و میناکاری مرسومیت داشتهاست و این آثار به کشورهای همسایه نیز فرستاده میشدهاست. یکی از نمونههای ارزشمند این دوره «سینی آلب ارسلان» است که میناکاری بر روی نقره است و در موزه صنایع ظریفه بوستون نگهداری میشود. این اثر توسط استادی به نام «حسن الکاشانی» ساخته شده و نامش با خط کوفی بر روی آن حک شدهاست.
بشقابهای ساسانی که در ارمنستان کشف شده در موزه هنرهای اسلامی برلین و در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشوند، نمونههای از آثار باستانی میناکاری ایرانی میباشند.[۳] همچنین در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ و موزههای انگلستان و فرانسه نیز آثار دیگری از میناکاری ایرانی موجود میباشد.
انواع میناکاریمینا به لحاظ روش تولید به دو دسته تقسیم میشود:
۱) مینای خانهبندی۲) مینای نقاشیمینای خانهبندی:مینای خانهبندی شیوهای قدیمی است که به «مینای سیمی» نیز معروف است از مفتولهای بسیار نازک استفاده میشود. مفتولها را به شکل دلخواه درمیآورند و با چسب روی قطعه کار قرار داده با یک لعاب شیشهای روی آن را میپوشانند. سپس آن را در داخل کورهای با حدود ۱۰۰۰ درجه حرارت قرار میدهند و مفتولها به قطعه کار جوش میخورند. در مرحله بعد رنگهای مخصوص میناکاری را که به شکل پودر میباشند را بر روی سطح کار پر میکنند. بعد از آنکه سطح کار یکسان و هموار شد آن را به مدت ۳ دقیقه در داخل کورهای با حرارتی حدود ۱۰۰۰ درجه قرار میدهند.[۵] مفتولهای با برنجی بعد از قرا گرفتن در کوره سیاه میشوند و باید با اسیدکاری رنگشان به حالت نخستین بازگردد. مینای خانه بندی در اصفهان و تهران رایج بوده ولی در حال حاضر تنها کارگاه آموزشی مینای خانه بندی در پژوهشکده میراث فرهنگی است که این هنر را آموزش میدهد. «مینای سیاه» یک گونه از «مینای خانهبندی» بهشمار میآید که به «مینای صائبین» نیز معروف است. این شیوه میناکاری بهطور عمده در جنوب کشور و به ویژه در اهواز انجام میشود.[۶]
مینای نقاشی: روشی که امروزه در اصفهان مرسوم است به این صورت که نقشهای مینا بر روی لعابی شفاف شکل میگیرد. بدین منظور و برای میناکاری، ابتدا استادی مسگر یا دواتگر میبایست که شیئ مربوطه را بر اساس طرح مورد نظر بسازد و سپس استادی میناکار روی آن را لعاب سفید رنگ بدهد. مرحله لعاب دهی سه یا چهار بار انجام میگیرد و هر بار نیز همراه با قرار گرفتن در کوره با ۷۰۰ درجه گرما هست تا رنگ لعاب ثابت شود. سپس نقاشی روی این جسم سفیدرنگ انجام میشود و دوباره شی به کوره میرود تا در درجهای در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ درجه پخته شده و رنگها به شکل دلخواه در آیند. هماکنون از رنگهای شیمیایی در نقاشی شی استفاده میگردد حال آنکه در گذشته رنگهای بکار گرفته شده گیاهی یا معدنی بودند. شفافیت مینا نیز از وجود اکسید قلع بدست میآید؛ ولی در مینای منقوش که در زمان قدیم معمول بود و امروزه استادعلیرضاپروازی در میناکاری به کار میبندد ابتدا ماده لعابین را که از سیلیس و زنگارهای فلزات بدست میآید به صورت گرد درآورده وبا قلع کدر میکنند آنگاه حرارت میدهند تا مینای کدر به فلز جوش داده میشود و آنگاه بر این زمینه طرح مورد نظر به رنگهای آبگینهای رسم و سپس ذوب میشود.
ابزار کارابزارهای مورد نیاز برای ساخت ظروف مینا:[۷]
ورقه (طلا، نقره، مس، ورشو، آهن و برنج) به جهت چکش خواری بیشتر واکسید نشدن در دمای ذوب مینا بیشتر از طلای ناب استفاده میشد.هاونماده آبگینهای میناکاغذ کپیچکشسندانگیرهاره کمانی و اره فلز برقیچی فلز برقلم مورنگ (گیاهی، معدنی یا فلزی) که در مینای اصیل میناهای رنگین پودر شده که دمای ذوب نسبتاً پایینی از مینای زیرین دارند.کورهسیلیس، کربنات، سدیم، پتاسیم، آهک و قلعوسرب نیز از مواد شیمیایی مورد نیاز میباشند.رنگها از ترکیب مواد شیمیایی متفاوتی بدست میآیند به این ترتیب که رنگ زرد از ترکیب آهن، اکسید کروم و قلع و رنگ قرمز با اضافه کردن براکس به کربنات سدیموترکیبات طلا و همچنین رنگ سبز از ترکیب کردن کرومات سرب با مس بدست میآید.
۱۰ نکته کلیدی برای شناخت مینای مرغوب با زیر ساخت فلززیرساخت مینا باید یکنواخت و یکتکه بوده و فاقد قسمتهای زائد و اضافی باشد. لبههای زیرساخت باید عاری از رنگ سبز و سطح آنها بدون تَرک بوده و تیز و برنده نباشد. سطح اتکای ظرف، کاملاً صاف و یکدست باشد. لعاب مینا باید فاقد ترک، پریدگی، پوسته، حباب، سوراخ و زبری باشد و غلظت آن بهگونهای باشد که در همه قسمتها یکسان بوده و دارای نقاط برجستهتر در سطح شیء نباشد. سطح ظرف مینا باید از درخشندگی کافی برخوردار باشد. شفافیت، براق بودن و صیقلی بودن ظروف مینا، نشاندهنده استفاده از رنگ مرغوب و خوب پخته شدن آنها در کوره است ولی اگر هنگام دست کشیدن بر روی ظروف زبری و ناصافی احساس شد، نشانه کیفیت نامناسب آنها است. تشخیص خاتم کاری اصلی ضخامت رنگ در نقاشی و تزئین مینا یکنواخت باشد و رنگهای بهکار رفته در مرزِ طرحها، درهم ادغام نشده و هماهنگ باشد. نقوش باید اصالت ایرانی داشته و در رنگگذاری، طرح اصلی حفظ شده و قلمگیری با نهایت دقت انجام شده باشد. پرداز طرحها و نقشها بایستی تمیز و با ظرافت کار شده باشد. پشت ظرف باید دارای لعاب مرغوب و با کیفیت و بدون زدگی و تَرک باشد. اگر بر روی رنگ یا لعاب داخل ظروف ترکخوردگی مشاهده کردید، نشاندهنده سوخته شدن ظرف در حین کورهکاری است. اثر مینای اصیل و مرغوب باید دارای رقم بوده، نام هنرمند، تاریخ و محل ساخت نیز بر روی آن حک شده باشد.